یک خیار گیاهخوار

یادداشتهای من در باب گیاهخواری،‌تناسب اندام و قلمی و تازه بودن مثل یک خیار!

یک خیار گیاهخوار

یادداشتهای من در باب گیاهخواری،‌تناسب اندام و قلمی و تازه بودن مثل یک خیار!

۰۲۷- خدای مهربونم به تو توکل میکنم

کسانی که خواننده وبلاگهای کاهش وزن و رژیم و اینها هستند حتماخوب میدونن که وقتی وقفه ای در نوشتن وبلاگ پیش میاد و نویسنده بعد یه مدتی برمیگرده, توی این فاصله بی بروبرگرد چاق شده 

خب البته این حکایت من هم هست

رژیم خامخواریم رو 2 هفته ادامه دادم و باز برگشتم به گیاهخواری, ولی گیاهخواری ناسالم, به خوردن کربوهیدرات فراون و غذاهای چرب و حتی پیتزا

ولی با توکل به خدا

امروز دوباره شروع کردم

فعلا هدفم یک هفته است. انشالا که بتونم از پسش بربیام

نتایجی که از خامخواری دیدم فوق العاده بود, این رو وقتی فهمیدم که برگشیتم به غلط خواری, دوباره تنگی نفسم شروع شد, دوباره حساسیتم عود کرد, دوباره صورتم جوش زد و اون پوست آینه ای و درخشانی که توی فقط دو هفته به دست آورده بودم از دست رفت, دوباره موهام تند و تند چرب شد, دوباره تعریقم شدت گرفت و تند تند تشنه می شدم

خدایا کمکم کن

من مزایای خامخواری و سالم خواری رو میدونم, دانشش رو کسب کردم, بهم کمک کن این داشن رو به کار بگیرم

خدای مهربونم توکلم به تو هست.

تنهام نذاری 

۰۲۶

اوایلی که گیاهخوار شده بودم گاهی شبها خواب میدیدم کباب خورده ام, بدون اراده خوردم و حالا به شدت از خوردنش پشیمونم! و میگفتم وای خدایا من چرا کباب خوردم, تازه هیچ لذتی هم که نبردم, چرا خوردمش

صبح که پا میشدم میگفتم: خداروشکر! خواب دیدم, من هنوز هم گیاهخوارم, هنوز هم گوشتی نخوردم


حالا که نزدیک 2 هفته است خامخوارم

چند شب پیش خواب میدیدم بیسکویت ساقه طلایی خوردم, اون هم بدون اینکه متوجه باشم, بعد یه دفعه فهمیدم و انقدر پشیمون بودم, تازه خیلی بدجنسانه ته دلم میگفتم من که میخواستم غذای پخته بخورم و رژیمم رو به گند بکشم اقلا کاش یه چیز بهتر میخوردم نه بیسکوییت ساقه طلایی!!! 

خوابم انقدر واقعی بود که وقتی بیدار شدم گفتم: وای نه! من غذای پخته خوردم, من برنامه ی 40 روزه ام رو خراب کردم, نه! بعد یه کم بعدش که مغزم هم بیدار شد یادم افتاد: نه جونم, اینا خواب بوده, تو چند روزه لب به هیچ غذای پخته ای نزدی

دیشب هم خواب دیدم یکی ازم میپرسید دیگه اصلا چای نمیخوری؟ و من گفتم نه, نمیخورم, هرگز


۰۲۴

حدود نیم ساعت پیش وسوسه شده بودم غذا بخورم, شیطون داشت گولم میزد که زنگ بزنم برای نهار پیتزا سبزیجات بگیرم !! ولی به خودم اومدم

نه

من میتونم

من این دوره ی 40 روزه رو به سلامتی به پایان میبرم

و در پایان این 40 روز من سالم تر, زیباتر, خوش اندام تر و قوی تر هستم

من میتونم, غذا چیزی نیست که بتونه من رو شکست بده

اراده ی قوی من بر همه چیز غلبه میکنه


من میتونم

به زودی پس از پایان 40 روز شگفت زده از نتایجی که به دست آوردم, مطمین خواهم بود که ارزششو داشت

هیچ چیز خوشمزه تر از سلامتی و تناسب اندام و یک بدن پاک نیست

۰۰۷

برای اولین بار در عمرم موفق شدم طی مسافرت وزن کم کنم!

طی هفت روز 1 کیلو گرم کم کردم, دلایل:

- چون مشغول گشت و گذار و گاهی بازارگردی بودیم وعده های غذاییمون جابجا شده بود و معمولا روزی دو وعده غذا میخوردیم, در فاصله ی وعده ها هم تقریبا هیچ تنقلات و هله هوله ای نخوردم.


- رستورانهای ایرانی تقریبا هیچ وقت غذای مخصوص گیاهخواران ندارن, بنابراین این 7 شب من شام نخوردم, یکی دو شب نون و ماست خوردم, سالادشون رو هم که جرات نمی کردم بخورم. خانواده تا تونستن کباب و گوشت و مرغ و جوجه خوردن! ولی من کلا اشتهامو به غذاهای گوشتی از دست دادم و حتی ثانیه ای هوس خوردنشون رو نداشتم.


- با اینکه مدت زیادی توی ماشین بودیم ولی در برابرش مدت زیادی رو هم درحال راه رفتن و گردش بودیم.


- چون میخوام مصرف لبنیاتم رو محدود کنم و به مرور از برنامه ام حذف کنم و چون صبحانه ی ایرانی تقریبا بر پایه ی لبنیاته دو روز صبحونه فقط سیب خوردم.


بدین ترتیب در پایان سفر وقتی رفتم روی ترازوی عزیزم دیدم در این هفت روز 1.1 کیلوگرم وزن کم کردم.

وزن امروز صبح: 83.3