سلام به همه
یک هفته از ماه رمضان گذشت و من حدود سه کیلو وزن کم کردم،
غذام شده سالاد، یه ظرف بزرگ سالاد سبک شیرازی درست میکنم با خیار و گوجه و فلفل دلمه ای و هویج و چاشنیش رو هم سرکه سیب و دلال میریزم، یک ساعت قبل افطار درست میکنم میذارم یخچال که هم خنک میشه و هم حسابی سسش به خردش میره و یه طعم ترش و شور و شیرینی میگیره، خوشمزه است.
تقریبا هیچ روزی غذای پخته نخوردم جز یک شب که به مراسمی دعوت شدیم و یه کم برنج و جوجه خوردم،
هر شب موقع افطار فوقش یه کف دست نون خوردم، اصلا میلم نمیبره، سعی میکنم فقط میوه و سالاد بخورم و خیلی هم موثره، توی طول روز اصلا تشنه ام نمیشه،
فروغ جان ممنونم واسه کامنتت، امیدوارم بتونی خامگیاهخواری کنی، نمیدونم دلیل سردردت چیه، شاید طبع سردی داری، برای همین باید از مواد غذایی گرم استفاده کنی در حد مجاز، خرما و کشمش و کنجد و زیره
این هفت هشت روز خیلی خوب گذشت، امیدوارم ماه رمضان باعث شه بدنم استارت وزن کم کردن رو بزنه و سبک بشم و بد ماه مبارک با اضافه کردن ورزش بتونم حسابی سر فرم بیام،
وزن الانم قبل افطار!! ٨٢.٥، احتمالا فردا صبح هشتاد و سه هستم،
نسبت به سی و یک خرداد که ٨٧.٥ بودم چقدر بهتر شدم :-))
روز سوم هم گذشت، بهتر از دو روز قبل
صبحانه یه دونه سیب
نهار یه عالمه انگور یاقوتی دونه شده، گرسنه م نبود اما هی به زور میخوردم، عجیبه نترکیدم !!!!
عصر حدود ١٠٠ گرم گیلاس
و فالوده ی طالبی ( طالبی و یخ با یه نوک قاشق شکر توی مخلوط کن)
شام یک عالمه سالاد
خارج از برنامه: ٣تا بیسکویت ساقه طلایی و چهار تا چای و یک کف دست نان و اندازه یه فندوق پنیر
نمیذارم خارج از برنامه هام بهم عذاب وجدان بده، همین الانش هم عالی پیش زفتم، الهی شکر
اراده ی روز: به دلیلی همکارام رو بستنی مهمون کردم اما برای خودم نگرفتم و نخودرم، آف~~~~~رین
همین الان یک بشقاب آلبالوپلو برامون رسید
ای لعنت بر دل سیاه شیطون
ای خاک بر سر دشمن
ای کارد بخوره توی شیکم جادوگر شهر از!!!!!
عمرا اگر یه قاشق ازش بخورم، عمرا
تا لب به لب مری ام (اون لوله هه رو میگم!!) پر از سالاده، اصلا اگر بخوام بخورم هم جا ندارم
اصلا من تا موقع خواب خودم رو توی اتاق حبس میکنم که چشمم به اون آلبالوپلوهه نیفته :)))))
دوم تیر
روز دوم
صبحانه یک عدد سیب
نهار سالاد
عصرانه (شام) یه عالمه سالاد مفصل
خارج از برنامه دوتا بیسکوییت ساقه طلایی شکلاتی! و چهار لیوان چای
امروز هم خوب بودم
صبح هر کدوم از حرکات زیر رو پنج بار انجام دادم، از تعداد کم شروع میکنم، به مرور اضافه میکنم:
دراز نشست ، هر پا به پهلو، هر پا به عقب
سلام
توی این نه روزی که از ماه رمضون عزیز گذشته کلا سه وعده غذای پخته خوردم + یک وعده نون و پنیر
بقیه رو با میوه خوردن و آب میوه خوردن گذروندم.
سه روز کامل میوه خواری کردم اما دیشب دوباره گول خوردم و غذا پختم و خوردم
اون سه روز که فقط میوه خواری کردم (هندوانه و طالبی خوردم) در تمام طول تشنه نشدم. بین افطار تا سحر هم اصلا احتیاج به یک لیوان آب هم پیدا نکردم.
این چند روز که فرصتم آزاده دوباره دارم کتاب زنده خواری و مرده خواری آوانسیان رو میخورم که دوباره انگیزه هام قوی شه.
راستی توی این چند روز سه کیلو وزن کم کردم.
دلم میوه خواری کامل میخواد.